((ازیــــــــــ اد رفـــــــــ تـــــــــ ه))
سه شنبه 24 خرداد 1398برچسب:, :: 14:42 ::  نويسنده : amir325

 این پست به صورت ثابت درابتدای وب قراردارد برای دیدن مطالب جدید به ادامه وب بروید

مینویسم... دوستت دارم چون تنهاترین ستاره زندگی منی

دوستت دارم چون تنها ترین مصراع شعر منی

دوستت دارم چون تنها ترین فکر تنهایی منی

دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی

دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی

دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی

دوستت دارم چون به یک نگاه عشق منی دوستت  دارم  چون  دوستت دارم 

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:, :: 17:46 ::  نويسنده : amir325

هیچ کس از رفتن من غصه نخورد...هیچکی با موندن من شاد نشد
وقتی رفتم کسی قلبش نگرفت...بغض هیچ آدمی فریاد نشد
وقتی رفتم کسی غُصش نگرفت... وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد
دل من میخواست تلافی بکنه...پس چی شد هیچ کسی عاشقم نکرد
چهره ی هیچ کسی پژمرده نبود...کلا اما همه پژمرده بودن
کسانیکه واسشون مهم بودم...همه شاید یه جوری مرده بودن

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

جمعه 2 تير 1391برچسب:, :: 13:13 ::  نويسنده : amir325

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:37 ::  نويسنده : amir325

 

شریک سقف من نیستی،بذار همسایه باشیم و

فقط یک دونه دیوارو شریکم باش،شریکم باش،شریکم

شریک عمر من نیستی، بیا هم لحظه باشیم و

همین یک لحظه دیدارو شریکم باش،شریکم باش،شریکم

 

فقط در حد یک لبخند،لبتو قسمت من کن

اگه خورشید من نیستی بیا و شمع و روشن کن

 

تمنای شرابم نیست،یه جرعه آب شریکم باش

کنار چشمه ی رؤیا یه لحظه خواب شریکم باش

 

شریک زندگیم نیستی،شریک آرزویم باش

اگه نیستی کنار من، بیا و روبرویم باش

 

سلامی کن گه و گاهی به نام آشنا بر من

همین اندازه هم بسه، برای شور دل بستن

 

غزلخونم نباش اما به حرفی ساده شادم کن

اگه دیدی منو بشناس،نمی گم اینکه یادم کن

 

یه عشق نابسامانو چه پایانی از این خوشتر

شکایت نامه ی دل رو چه پایانی از این خوشتر

 

شریک سقف من نیستی،بذار همسایه باشیم و

فقط یک دونه دیوارو شریکم باش،شریکم باش،شریکم

شریک عمر من نیستی، بیا هم لحظه باشیم و

همین یک لحظه دیدارو شریکم باش،شریکم باش،شریکم...

 

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:31 ::  نويسنده : amir325

آنکه دایم هوس سوختن ما می کرد                   کاش می آمد و از دور تماشا می کرد

به همین سادگی رفتی بی خداحافظ عزیزم

سهم تو شد روزِ تازه سهم من اشک که بریزم

به جون ستاره هامون تو عزیزتر از چشامی

هر جا هستی خوب و خوش باش تا ابد بغض صدامی

تو رو محض لحظه هامون نشه باورت یه وقتی

که دوست ندارم این رو به خدا گفتم به سختی

من اگه دوستت نداشتم پای غمهات نمی موندم

واست این ترانه ها رو از ته دل نمی خوندم

دارم از دوریت میمیرم تا کنار من نسوزی

از دلم نمیری عمرم ،نفسامی که هنوزی

تو رو محض خیره هامون که نفس نفس خدا شد

از همون لحظه که رفتی روحم از تنم جدا شد

تو که تنها نمیمونی من تنها رو دعا کن

خاطراتم رو نگهدار اما دستام ورها کن

.................................................................................................

 می گویند از صبح بنویس ،از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت ،باران پنجره چشمانم را شسته است .

قرار بود حقیقت را بگویم سخت است ،بی علاج است دانستنش آدم را کم کم می کشد ،گریه شبانه می آورد اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی است اون دیگه دوستم نداره شایدم اون یکی رو جز من داشت

سکوت می کنم تا بخاک سپردن آخرین خاکستر های آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد

کریه می کنم با شکوه،مثل اقیانوس، بلند مثل اورست ،او نمیشنود و نمی داند که ماه ،خوشبختی مشترک همه بی ستاره هاست.

یه سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته من است :

چی کار کرد این دل سادم        که از چشم تو افتادم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 16:26 ::  نويسنده : amir325

ای خدا از عاشقان خشنود باد ------ عاشقان را عاقبت محمود باد

عاشقان را از جمالت عید باد ------ جانشان در آتشت چون عود باد

دست کردی دلبرا، در خون ما ------ جان ما ز این دست خون آلود باد

هر که گوید که خلاصش ده ز عشق ------ آن دعا از آسمان مَردود باد

 مَه کم آید مدتی در راه عشق ------ آن کمی عشق جمله سود باد

دیگران از مرگ مُهلت خواستند ------ عاشقان گویند نی نی زود باد

 

آسمان از دود عاشق ساخته ست ------ آفرین بر صاحب این دود باد

 

مولانا

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 16:22 ::  نويسنده : amir325

کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست ------ در رهگذری نیست که دامی  زِبلا نیست 

چون چشم تو دل میبرد از گوشه نشینان ------ دنبال تو بودن گُنه از جانب ما نیست 

روی تو مگر آینه لطف اِلهیست ------ حقا که چنینست و درین روی و ریا نیست 

نرگس طلبد شیوه چشم تو زهی چشم ------ مسکین خبرش از سر و در دیده حیا نیست 

از بهر خدا زلف مَیارای که ما را ------ شب نیست که صد عربده با باد صبا نیست 

باز آی که بی روی تو ای شمع دل افروز ------ در بزم حریفان اثر نور و صفا نیست 

تیمار غریبان سبب ذکر جمیل است ------ جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست 

دی میشُد و گفتم صنما عهد بجای آر ------ گفتا غلطی خواجه درین عهد وفا نیست 

گر پیر مغان مُرشد ما شد چه تفاوت ------ در هیچ سری نیست که سِرّی ز خدا نیست 

عاشق چه کُند گر نکِشد بار مَلامت ------ با هیچ دلاور سپر تیر قضا نیست 

در صومعه زاهد و در خلوت صوفی ------ جز گوشه ابروی تو محراب دعا نیست 

ای چنگ فرو برده بِخون دل حافظ ------ فکرت مگر از غیرت قرآن و خدا نیست

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 16:15 ::  نويسنده : amir325

اول آبى بود این دل، آخر اما زرد شد

 

اول آبى بود این دل، آخر اما زرد شد
آفتابى بود، ابرى شد، سیاه و سرد شد

 

آفتابى بود، ابرى شد، ولى باران نداشت
رعد و برقى زد ولى رگبار برگ زرد شد

 

صاف بود و ساده و شفاف، عین آینه
آه، این آیینه کى غرق غبار و گرد شد؟

 

هر چه با مقصود خود نزدیک تر مى شد، نشد
هر چه از هر چیز و هر ناچیز دورى کرد، شد

 

هر چه روزى آرمان پنداشت، حرمان شد همه
هر چه مى پنداشت درمان است، عین درد شد

 

درد اگر مرد است با دل راست رویارو شود
پس چرا از پشت سر خنجر زد و نامرد شد؟

 

سر به زیر و ساکت و بى دست و پا مى رفت دل
یک نظر روى تو را دید و حواسش پرت شد

 

بر زمین افتاد چون اشکى ز چشم آسمان
ناگهان این اتفاق افتاد؛ زوجى فرد شد

 

کودک دل شیطنت کرده است یک دم در ازل
تا ابد از دامن پرمهر مادر طرد شد

قیصرامین پور


http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 16:5 ::  نويسنده : amir325

برای آنان که از سنگند و آیین آیینه بودن را کیش کفر می پندارند ... .

اما سنگی ها بگذارید کیش سنگی شما از خودتان باشد و آیین آیینه بودن از عاشقان

که نه شما از شکستن شرم دارید ....

و نه عاشقان از شکسته شدن هراس ...

اما خدایی هست که هنوز آیینه ها را دوست دارد.

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 12:50 ::  نويسنده : amir325

گـفتـم که خـدا مـرا مـرادی بفـرسـت

طــوفـان زده ام راه نجـاتـی بفرسـت

فــرمـو د کـه بـا زمـزمـه یـا مـهـــدی

نـذر گـل نرگــس صـلـواتی بـفــرسـت

هر جـمعه ای کــه می گذرد از کـنـار مـن

افــزوده می شود بـه تب انتـــظار مـن



هر صبحدم که می دمد از مشرق آفتاب



دارم امـیــــد اینکــه بیــاید نـگـار مــن

عمــرم کــفاف دیـدن روی تــرا نـــداد

باشـد که بـعد من گذری بر مـزار من

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 12:15 ::  نويسنده : amir325

 

بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم

شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق ديوانه كه بودم

***

در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد

باغ صد خاطره خنديد

عطر صد خاطره پيچيد

***

يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم

پرگشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم

ساعتي بر لب آن جوي نشستيم

تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت

من همه محو تماشاي نگاهت

***

آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشه ماه فرو ريخته در آب

شاخه ها دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ

***

يادم آيد : تو به من گفتي :

از اين عشق حذر كن!

لحظه اي چند بر اين آب نظر كن

آب ، آئينه عشق گذران است

تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است

باش فردا ،‌ كه دلت با دگران است!

تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن!

***

با تو گفتم :‌

"حذر از عشق؟

ندانم!

سفر از پيش تو؟‌

هرگز نتوانم!

روز اول كه دل من به تمناي تو پر زد

چون كبوتر لب بام تو نشستم،

تو به من سنگ زدي من نه رميدم، نه گسستم"

باز گفتم كه: " تو صيادي و من آهوي دشتم

تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم

سفر از پيش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!



اشكي ازشاخه فرو ريخت

مرغ شب ناله ي تلخي زد و بگريخت!

اشك در چشم تو لرزيد

ماه بر عشق تو خنديد،

يادم آيد كه از تو جوابي نشنيدم

پاي در دامن اندوه كشيدم

نگسستم ، نرميدم

 

رفت در ظلمت غم، آن شب و شب هاي دگر هم

نه گرفتي دگر از عاشق آزرده خبر هم

نه كني ديگر از آن كوچه گذر هم!

بي تو اما به چه حالي من از آن كوچه گذشتم!

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, :: 11:38 ::  نويسنده : amir325

 

گفتم گره نگشوده ام زان طره تا من بوده ام
گفتا منش فرموده ام تا با تو طراری کند



اونی که میزارن سر راه دل آدم برا بعضیا یه نشونست یه علامته
به دعوت پنهونیه که آدمو بکشونه به وادیه خودش
حالا هر کی بتونه این راهو خوبتر طی کنه میره به وادیای بالاتر
اونوقت شاید بتونه بفهمه معنی عشق چیه



اول ببانگ نای و نی آرد به دل پيغام وی
وانگه به يک پيمانه می با من وفاداری کند

زندگی عرصه يکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پيوسته بجاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به ياد

خوب دوستان خوبم وقثه خداحافظیه

از همه بخاطر همراهیشون ممنونم

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, :: 11:35 ::  نويسنده : amir325

من تو بهت گرگ و میشم
تو چته ؟؟؟

من زدم تیشه به ریشم
تو چته ؟؟؟

از نگاه هرزه ی خیابونا
من دارم شکنجه میشم
تو چته ؟؟؟


اسمم و چند دفعه بردی تا حالا
چند ستاره کم آوردی تا حالا
تو مثل من که همش بد میارم
به در بسته نخوردی تا حالا

من پُره دست نیازم
تو چته ؟؟؟

من می سوزم و می سازم
تو چته ؟؟؟

تو قمار زندگی منم که مفت
از تو نیستم و می بازم
تو چته ؟؟؟

من همونم که شکستیش
یادته ؟؟؟

به رگ فاصله بستیش
یادته ؟؟؟

حالا اومدی چیو نشون بدی
دلی که نمی پرستیش
یادته ؟؟؟

دل دیگه بسشه درد
توی برزخ سرد
پی سایه نگرد

وای دیگه خسته شدم
دل شکسته شدم
بازم من

عشقه تو شعله فروز واسه من
میگی غصت شب و روز واسه من
فکر آس و پاسی خودتو کن
 

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, :: 11:27 ::  نويسنده : amir325

اشکایی که بی هوا رو گونه هام میریزه
قلبی که از همه ی خاطره هات لبریزه
دلی که می خواد بمونه ، تنی که باید بره
حرفی که تو دلمه اما ندونی بهتره
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو ، دنیای دلای سنگیِ
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیِ
مثل تنهایی میمونه با تو همسفر شدن
توی شهر عاشقی بیخودی دربدر شدن
حال و روزمو ببین ، تا که نگی تنها رفت
اهل عشق و عاشقی نبود و بی پروا رفت

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, :: 11:19 ::  نويسنده : amir325

بی وفا جای تو هنوز در قلبم است !


کجایی که ببینی دلم در انتظار دیدن تو است ؟
بی وفا قلبم تا ابد برای تو است ، عشقم تا آخرش به نام تو است !


کجایی که ببینی دلم برای تو پر پر میزند!


کجا رفتی ؟ هنوز در حال سوختنم ، کجایی که ببینی میخواهم برای تو بمیرم !


راستی معنای وفا را یاد گرفتی یا هنوز مثل گذشته میخواهی قلبم را بشکنی!


حالا که آمدی با ما مهربان باش ، به من آرامش بده ، با ما وفادار باش !


آن لحظه که آمدی انتظار این را نداشتی که ببینی هنوز به پای تو نشسته ام ، هنوز با
خاطرات تو زندگی میکنم ، هنوز دلم به چشمهای زیبای تو خوش است ، که به آن نگاه
کنم ، بگویم فدای تو عزیزم ، دوستت دارم ای بهترینم !


نه فکر نکنم که باور کرده باشی هنوز تو را سرپناه لحظه های بی کسی میدانم !


از آن لحظه که تو رفتی ، تا این لحظه که آمدی آرام نبودم ، راستش را بخواهی در کوچه
باغهای زندگی در جستجوی تو بودم ، هیچگاه خسته نشدم از اینکه آنقدر گشتم و
گشتم و تو را ندیدم !


تو ای بی وفا کجا بودی ؟ نه نمیخواهم باور کنم که در آغوش کسی دیگر بودی
!


بگذار آنچه که در دلم است حقیقت داشته باش ، تو یک جای خوب بودی ، تو نیز در انتظار
بازگشتی دوباره بودی !


بی وفا کجا بودی که ببینی هر گاه دلم میگرفت به آنجا میرفتم که همیشه با هم قرار
میگذاشتیم ، آنجا مینشستم ، یک گل از شاخه میچیدم و جای تو میگذاشتم و با آن گل
درد دل میکردم ، میگفتم گل من ، عزیز دل من ، میفهمی که چقدر دوستت دارم ؟هر که
از آنجا رد میشد به من نمی گفت عاشقم ، میگفت این بیچاره دیوانه است!


بی وفا به خاطر تو همه به من گفتند دیوانه ام ، اما هیچکس نفهمید که من دیوانه تو
هستم!


حالا که آمدی اول از همه وفاداری را برایم معنا کن زیرا من دیگر طاقت بی وفایی را
ندارم!

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

یک شنبه 26 تير 1390برچسب:, :: 10:42 ::  نويسنده : amir325

 

من به تو علاقمندم

دوست دارم با تو بخندم

دوست دارم که این چشامو

باتو رو دنیا ببندم

من شبها ستاره هارو

توی چشمات می شمارم

خودمو به دست گریه

روی شونه ات می سپارم

گریه هام از سر شوقه

شوق این احساس زیبا

دلخوشی به با تو بودن

کارمه هر شب همین جا

 

دوست دارم هر جا که می ری

با تو باشم هم قدم شم

دوست ندارم که یه لحظه

از دنیایه تو کم شم

من به تو علاقمندم

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

شنبه 25 تير 1390برچسب:, :: 19:35 ::  نويسنده : amir325

عکسهای زیبا

 

 شب در چشمان من است ، به سیاهی چشمهایم نگاه کن !

روز در چشمان من است ، به سفیدی چشمهایم نگاه کن !

شب و روز در چشمان است ، به چشمهای من نگاه کن !

پلک اگر فرو بندم ، جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت

 

 

 

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

شنبه 25 تير 1390برچسب:, :: 14:54 ::  نويسنده : amir325

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 

 

 

باز من ماندم و شبهای فراق

 

 

 

سینه ی غم زده و چشم تری

مرغ دل سوخته در آتش عشق

می زند کنج قفس بال و پری

که برد جانب او پیغامی؛

که رساند به من از او خبری؟

ای پرستو زکجا می آیی

ای کبوتر ز کجا می گذری

ای نسیم سحر از او چه خبر؟

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

شنبه 25 تير 1390برچسب:, :: 14:16 ::  نويسنده : amir325

 

روزی دخترو پسری که خیلی همو دوست داشتند تو پارکی نشسته بودند

دختر از پسر پرسید ...

دلیل اینکه منو دوست داری چیه ؟

پسر گفت : من نمیدونم دلیلش چیه ولی هر چی هست من خیلی دوست دارم

دختر گفت : مگه میشه بدون دلیل کسی رو دوست داشت ؟

قبول نیست حتما باید دلیلشو بگی وگر نه ...

پسر گفت باشه میگم

چون تو خشگلی

صدای گرمی داری

خیلی مهربونی

همیشه کمکم میکنی

و ...

دخترک قانع شد و این ماجرا تموم شد

چند روز بعد دختر یه تصادف خیلی بد داشت که باعث شد بره تو کما

بعد از چند روز که به هوش اومد دید از طرف پسر یه نامه براش اومده

که تو نامه نوشته شده بود ...

اگه عشق فقط داشتن یه دوسته که فقط برای

خوشگل بودنش

صدای گرمش

مهربون بودنش

و توانایی شه که تو الآن

نه میتونی باهام حرف بزنی

نه میتونی به من ابراز علاقه کنی

و نه میتونی کمکم کنی

پس باید من و تو از همدیگه جدا شیم ؟

نه عزیزم عشق یه علاقه ی درونی که به ظاهر اهمیتی نمیده

من واقعا تو رو از ته دلم دوست دارم نه بخاطر اون حرفا ...

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

شنبه 25 تير 1390برچسب:, :: 14:11 ::  نويسنده : amir325

 

روزی آموزگاری از دانش آموزان پرسید : آیا می توانید راهی غیر تکراری برای بیان عشق بیان کنید ؟ برخی "دادن گل و هدیه" و "حرف های دلنشین" را راه بیان عشق عنوان كردند . شماری دیگر هم گفتند "با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی "را راه بیان عشق می دانند.

در آن بین پسری برخاست و پیش از اینكه شیوه ی دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان كند ، داستان كوتاهی تعریف كرد : یك روز زن و شوهر جوانی كه هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند.آنان وقتی به بالای تپه رسیدند در جا میخكوب شدند .

یك قلاده ببر بزرگ ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود.شوهر ،تفنگ شكاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود .رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر ، جرات كوچكترین حركتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حركت كرد. همان لحظه مرد زیست شناس فریاد زنان فرار كرد و همسرش را تنها گذاشت . بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند .
داستان كه به اینجا رسید دانش آموزان شروع كردند به محكوم كردن آن مردراوی پرسید:آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگیش چه فریاد می زد؟
بچه ها حدس زدند از همسرش معذرت خواسته كه او را تنها گذاشته است !
راوی جواب داد: نه ! آخرین حرف مرد این بود كه"عزیزم،تو بهترین مونسم بودی .از پسرمان خوب مواظبت كن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود "
قطره های بلورین اشك ، صورت راوی را خیس كرده بود كه ادامه داد :همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به كسی حمله می كند كه حركتی انجام می دهد یا فرار می كند .پدر من در آن لحظه ی وحشتناك ، با فداكردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد.این صادقانه ترین و بی ریاترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود .......

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-4.gif

http://persell.persiangig.com/h/persell.ir-7.gif

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد

    درباره وبلاگ

گل عشق توهستم شبنمم باش دلم دنیای زخمه مرحمم باش زدرد بی کسی قلبم شکسته,توشهربی کسی هاهمدمم باش سلام من امیرم ودوست دارم برای دل تنگ خودم وسلیقه های شمامطالبی روبنویسم پس برای بهتروزیباترشدن کلبه فقیرانه من حتمانظربدین .................لطفابه بقیه صفحات وبم برین درپایین صفحه میتونین اینکاروبکنین
    آخرین مطالب
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان love و آدرس love325.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 109
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


سلام به وبلاگ عاشقانه من خوش اومدین حتمانظربدین ......پرطاووس قشنگ است به کرکس ندهند /معرفت درگرانیست به هرکس ندهند

خدمات وبلاگ نویسان جوان